:)

- به قول عزیزی بلاگر بودن به معنی نویسنده بودن نیست. اینجا فقط جاییه که به دور از تمام حاشیه های زندگیم میام و به آغوشش پناهنده میشم. فراتر نبینیدش.

- اگر یک روز از نوشته هام فهمیدید که من رو توی دنیای واقعی میشناسید، یا کاملا اتفاقی اینجا رو پیدا کردید، مدیونید اگر به من نگید، مدیون!

- فعلا مُحَصِّلیم (حقوق خوان) ، ۲۰ و اندی ساله.

- پست های رمز دار واقعا خصوصی هستند و رمزشان به هیچکس تعلق نمیگیرد.

- آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها : yon.ir/A81W

:)...

1- چند روزیه که غذا درست کردن برای ناهار بر عهده ی منه و من دیروز یتیمچه درست کردم! یه غذای فوق العاده خوشمزه از نظرِ من و خیلی هم آسون. اولین بارم بود درستش میکردم ولی واقعا خوشمزه شده بود (; انگار این قضیه ی خوابگاه فرض کردنِ خونه شوخی شوخی داره جدی میشه و به طرزِ عجیبی همه ی کارامو خودم انجام مید :)...

روزها دارن میگذرن. منم دارم انرژی ذخیره میکنم برا روزای سخت. تابستونم شده رنگ کردن، فیلم دیدن، کتاب خوندن، نقاشی کشیدن و... جای خیلی چیزا توی زندگیم خالیه، هنوز هم مشکلاتی هست، نگرانی ها سر جای خودشونن، ولی حال من خوبه. بیشتر از هر وقتی احساس خوشبختی میکنم حتی. مثلا همین دیشب که ساعت از 12 گذشته بود :)...

- به قول عزیزی بلاگر بودن به معنی نویسنده بودن نیست. اینجا فقط جاییه که به دور از تمام حاشیه های زندگیم میام و به آغوشش پناهنده میشم. فراتر نبینیدش.

- اگر یک روز از نوشته هام فهمیدید که من رو توی دنیای واقعی میشناسید، یا کاملا اتفاقی اینجا رو پیدا کردید، مدیونید اگر به من نگید، مدیون!

- فعلا مُحَصِّلیم (حقوق خوان) ، ۲۰ و اندی ساله.

- پست های رمز دار واقعا خصوصی هستند و رمزشان به هیچکس تعلق نمیگیرد.

- آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها : yon.ir/A81W

:)...

. ماری جوانا امروز توی کانالش در موردِ 10 سال بعدش نوشت. اینکه میخواد کجا باشه، کدوم شهر و یا کشور، چه شغلی رو ادامه بده، وضعیت زندگیش چی باشه و ... از بقیه هم خواست اگر دوست دارن بنویسن و بفرستن برای ماری تا توی کانالش منتشر کنه. استقبال خوبی ام شد و به نظر من بضیاشون خیلی هم جالب بودن. من هم نوشت :)...

- به قول عزیزی بلاگر بودن به معنی نویسنده بودن نیست. اینجا فقط جاییه که به دور از تمام حاشیه های زندگیم میام و به آغوشش پناهنده میشم. فراتر نبینیدش.

- اگر یک روز از نوشته هام فهمیدید که من رو توی دنیای واقعی میشناسید، یا کاملا اتفاقی اینجا رو پیدا کردید، مدیونید اگر به من نگید، مدیون!

- فعلا مُحَصِّلیم (حقوق خوان) ، ۲۰ و اندی ساله.

- پست های رمز دار واقعا خصوصی هستند و رمزشان به هیچکس تعلق نمیگیرد.

- آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها : yon.ir/A81W

:)...

شاید سال بعد این موقع، این بی اهمیت ترین موضوعی باشه که توی یک شب تابستانی در حالی که دارم شربت آلبالو میخورم، به ذهنم برسه. ولی این رو میدونم که با هر جون کندنی بود واسه امتحانت کامل جزوه رو خوندم. با هر بدبختی ای بود اون روز بیخیال کنکور و درسا شدم و واسه امتحان تو خوندم. سر کلاس من تنها کسی بودم :)...

اپیزود اول : اومدیم بیرون یه چرخی بزنیم برگردیم دانشگاه. دارم میرم آبمیوه بگیرم واسش که یهو میگه وایسا وایسا الی! میگم چی شده؟ میگه اونجا رو نگاه. سرمو برمیگردونم، داره به یکی از کارمندای بانک اشاره میکنه. از دور و از پشت باجه حدس میزنم که باید اوایل سی سالگی باشه. قیافه ای به شدت معمولی داره و کمی :)...

- به قول عزیزی بلاگر بودن به معنی نویسنده بودن نیست. اینجا فقط جاییه که به دور از تمام حاشیه های زندگیم میام و به آغوشش پناهنده میشم. فراتر نبینیدش.

- اگر یک روز از نوشته هام فهمیدید که من رو توی دنیای واقعی میشناسید، یا کاملا اتفاقی اینجا رو پیدا کردید، مدیونید اگر به من نگید، مدیون!

- فعلا مُحَصِّلیم (حقوق خوان) ، ۲۰ و اندی ساله.

- پست های رمز دار واقعا خصوصی هستند و رمزشان به هیچکس تعلق نمیگیرد.

- آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها : yon.ir/A81W

:)...

یک : گاهی وقت ها که احساس میکنم تحمل کردن آدمای اطرافم از توانم خارجه، به خودم میگم فکر کن داری توی خوابگاه زندگی میکنی و مجبوری باهاشون بسازی! نمیخواد خیلی صمیمی بشی، فقط باهاشون بساز! مثلا فکر کن داداشت یه هم اتاقیه که یه خورده لوس بار اومده، فوق العاده بی نظمه و همیشه رو اعصابت راه میره! یا وقتی :)...